اندیشه کودک
کودکی اندیشیدکه:
خداچه می خورد؟!
چه می پوشد؟!
ودرکجا منزل دارد؟!
ندایی آمدکه:
اوغم بندگانش را می خورد
گناهانشان را می پوشد
ودرقلب شکسته آنان ساکن است...
یــــــاد خـــــــدا
نـــسیم دانه را از دوش مورچـــه انداخت.
مورچه دانه را دوبـــاره بر دوشش گذاشت
و به خــدا گفت:
علامه جعفری میگفتند تو یکی از زیارت هام که مشهد رفته بودم به امام رضا گفتم: «یا امام رضا دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر شما بشناسم که چه جوری منو میبینید؛ نشونهاشم این باشه که تا وارد صحن حرمتون شدم اولین کسی که با من حرف میزنه من پیامتو بگیرم . وارد صحن که شدم خانممو گم کردم .اینور و بگرد انور و بگرد
، یه دفعه دیدم چند قدم جلوتر داره به سمت حرم میره، خودمو رسوندم بهش و از پشت سر صداش زدم که کجایی؟
روشو که برگردوند دیدم زن من نیست، بلافاصله بهم گفت (( خیلی خری))
حالا منم مات مونده بودم که امام رضا عجب رک حرف میزنه. خانمه دید انگار دست بردار نیستم دارم نگاش میکنم، دوباره گفت نه فقط خودت، پدر و مادر و جد و آبادتم خرند
ایشون میگفت: این داستان رو برا شهید مطهری تعریف کردم تا ۲۰ دقیقه میخندید
در شأن و منزلت بسم الله همین بس که به فرموده امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب سلام الله علیه، اسرار کلام خداوند در قرآن است و اسرار قرآن در سوره فاتحه و اسرار فاتحه در "بسم الله الرحمن الرحیم" نهفته است.
از مدینه تا خراسان شتربان امام بود.
مردی از روستاهای اصفهان. سنی مذهب. به خراسان که رسیدند امام کرایه شان را داد.
رو کرد به امام و عرضه داشت :
"پسرپیامبر ! دست خطی بدهید برا ی تبرک با خودم ببرم اصفهان ."
امام برایش نوشتند:
"دوست آل محمد باش ،هر چند خطاکار باشی.
دوستان و شیعیان ما را دوست بدار هر چند آنها هم خطا کار باشند."
و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای گیری، آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست .
پند لقمان حکیم به فرزند:
ای جان فرزند،
هزار حکمت آموختم که از آن چهارصد حکمت انتخاب کردم
و از آن چهارصد هشت کلمه برگزیدم که جامع کلمات است.
دو چیز را هرگز فراموش مکن:
1- خدا را 2- مرگ را.
دو چیز را همیشه فراموش کن:
1- به کسی خوبی کردی 2- کسی به تو بدی کرد.
به مجلسی وارد شدی زبان نگهدار،
به سفره ای وارد شدی شکم نگهدار،
به خانه ای وارد شدی چـشم نگهـدار،
به نمـاز ایستـادی دل نـگـهـدار..