حجت الاسلام علی بهجت فرزند عارف بینظیر عالم حضرت آیت الله محمدتقی بهجت رحمه الله علیه نقل میکند:
"در جریان درست کردن قفسه کتابهای ایشان(پدر)، دستم زیر قفسه فلزی کتاب
رفت و عصب آن قطع شد و تا استخوان برید. در بیمارستان دستم جراحی شد و آن
را بخیه کردند. بعد از گذشت چهار پنج ماه دستم خیلی درد گرفت و به تدریج
درد آن شدت یافت و من نگران شده بودم ولی در این باره به پدرم چیزی نگفتم
چون نگران میشدند و تاکید میکردند که همان ساعت به پزشک مراجعه کنم و
مرتب از آن میپرسیدند. دو سه روز از این ماجرا گذشت. یک روز هنگامی که
پدرم از حرم امام رضا علیه السلام به دفتر برگشته بودند در حالی که من
حواسم متوجه کارم بود، ایشان مطلبی را گفتند که شنیدم ولی توجه نداشتم. نیم
ساعت بعد جمله پدرم به یادم افتاد. آنچه از آن در ذهنم مانده بود، این
بود: این طور برایم مکشوف... و بعد کلمه مکشوف را نیمه رها کردند و
فرمودند: معلوم شد که اگر کسی جایی از بدنش را که درد میکند به هر مکانی
از حرم امام رضا علیه السلام بمالد یا دستش را به حرم بمالد و به موضع درد
بکشد و این کار را تکرار کند، دردش برطرف میشود. هنگامی که این جمله یادم
آمد با خود گفتم: نکند مخاطب ایشان در آن سخن، خود من بودم! لذا بلافاصله
در دفترم یادداشت کردم که آقا چنین مطلبی را به من فرمودند. روز بعد به حرم
مشرف شدم و دست خودم را به حرم مالیدم. این کار را روز بعد هم تکرار کردم.
درد دستم بهبود یافت و تاکنون هم دیگر درد نگرفته است. تاکید میکنم که
ایشان مطلقا از درد دست من خبر نداشت چون اگر خبر داشت مرتب پیگیری
میکرد."
امام
علی علیه السلام ـ عند رُجُوعِهِ مِن صِفِّینَ و إشرافِهِ على القُبُورِ
بظاهِرِ الکُوفَةِ ـ : یا أهلَ الدِّیارِ المُوحِشَةِ ، و المَحالِّ
المُقفِرَةِ ، و القُبورِ المُظلِمَةِ ، یا أهلَ التُّربَةِ ، یا أهلَ
الغُربَةِ ، یا أهلَ الوَحدَةِ ، یا أهلَ الوَحشَةِ ، أنتُم لَنا فَرَطٌ
سابِقٌ ، و نَحنُ لَکُم تَبَعٌ لاحِقٌ ، أمّا الدُّورُ فَقَد سُکِنَتْ ، و
أمّا الأزواجُ فَقَد نُکِحَتْ ، و أمّا الأموالُ فَقَد قُسِمَتْ . هذا
خَبَرُ ما عِندَنا فَما خَبَرُ ما عِندَکُم ؟
ـ ثُمَّ التَفَتَ إلى أصحابِهِ ـ فقال :
أما لَو اُذِنَ لَهُم فی الکَلامِ لأَخبَرُوکُم أنَّ خَیرَ الزّادِ التَّقوى نهج البلاغه
ترجمه حدیث :
امام على علیه السلام در بازگشت از صفّین و هنگام نزدیک شدن به گورستان کوفه فرمود :
اى
خفتگان خانه هاى تنهایى، و جاهاى خشک و خالى، و گورهاى ظلمانى! اى خاک
نشینان، اى ساکنان دیار غربت، اى تنهاشدگان، اى بى همدمان! شما پیش از ما
رفتید و ما نیز در پى شما آمده به شما خواهیم پیوست . اما خانه هایتان!
دیگران در آن سکونت گزیدند؛ اما زنانتان! با دیگران ازدواج کردند و اما
اموال شما! در میان دیگران تقسیم شد! این خبرى است که ما داریم؛ حال شما چه
خبر دارید؟ امام سپس رو به یاران خود کرد و فرمود : بدانید که اینان اگر
اجازه سخن گفتن داشتند، به شما خبر مى دادند که : بهترین ره توشه، تقوا
است .
عارف وارسته ملکى تبریزى درباره عید فطر آورده است:
عید فطر روزى است که خداوند آن را از میان دیگر روزها بر گزیده است و ویژه هدیه بخشیدن و جایزه دادن به بندگان خویش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در این روز نزد حضرت او گرد آیند و بر خوان کرم او بنشینند و ادب بندگى بجاى آرند،