ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻟﮕﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﮔﻔﺖ : « ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ » ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻟﮕﻮ ﻫﺴﺘﻨﺪ .
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻨﺪ .
ﮔﻔﺖ : ﺳﺨﺖ ﺩﺭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯿﺪ .
ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺷﺶ ﺧﺼﻮﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ
ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ .
ﺍﻭﻝ
ﻫﻤﯿﺸﻪ بی ﺪﻟﯿﻞ ﺷﺎﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ .
ﺩﻭﻡ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺍﺳﺖ .
ﺳﻮﻡ
ﻭﻗﺘﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﺗﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﻧﺪ
ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ .
ﭼﻬﺎﺭﻡ
ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺩﻝ نمی ﺒﻨﺪﻧﺪ .
ﭘﻨﺠﻢ
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﻋﻮﺍ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ،
ﺳﺮﯾﻊ ﺁﺷﺘﯽ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﻭ ﺍﺯ ﻫﻢ ﮐﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻧﺪ .
ﻭ ﺷﺸﻢ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ .
از شیخی پرسیدند: از این همه مراقبه و توجه به خدا چه به دست آورده ای؟
جواب داد: هیچ! اما بعضی چیزها را از دست داده ام؛
خشم، نگرانی و اضطراب، افسردگی، احساس عدم امنیت و ترس از مرگ...
همیشه با به دست آوردن نیست که حالمان خوب می شود
گویند روزی دزدی در راهی بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود. آن شخص بسته را به صاحبش بازگرداند.
او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟
7 تیر، سال روز شهادت آیة الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی، 1360.
به مسجدی در شهر بافق رفته بودم که این خاطره را برایم تعریف کردند: این مسجد، دو در دارد؛ یکی از پشت شبستان به خارج راه دارد و دیگری در ورودی عادی است. آقای بهشتی قبل از شهادت، به شهر ما سفر کرد تا در این مسجد، سخنرانی کند. منافقین هم از شهرهای دیگر با مینی بوس و دیگر وسایل نقلیه، برای به هم زدن جلسه و دادن شعار علیه شهید بهشتی، آمده بودند. خوشبختانه چون جمعیت داخل مسجد، مملو از طرفداران وی بود، نتوانستند جلسه سخنرانی را به هم بزنند. بعد از سخنرانی به وی اصرار کردیم از در پشت شبستان خارج شود تا منافقین نتوانند بیشتر از این علیه وی شعار دهند؛ ولی او به صورت جدی گفت: نه، اینها این همه راه را برای همین آمده اند که علیه من شعار بدهند؛ بگذارید چند مرگ بر بهشتی هم در حضور خود من بگویند.