داستــــانها و درســـها

داستــــانها و درســـها

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
داستــــانها و درســـها

داستــــانها و درســـها

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک

خنده گل

غنچه ای خندید!!! 

*ولی باغ به این خنده گریست*

غنچه آن روز ندانست که آن گریه ز چیست 

باغ پر گل شد و هر غنچه به گل شد تبدیل 

گریه ی باغ فزون تر شد و چون ابر گریست 

*باغبان آمد و گل ها را چید* 

رسم تقدیر چنین است و چنان خواهد بود می رود عمر

ولی "خنده به لب" باید زیست
62123775177750791173.jpg

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد